پیامک های خنده دار و جوک های بامزه
.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

پیامک های خنده دار و جوک های بامزه

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﯾﻬﻮ

ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﭼﺎﻗﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﭘﺸﺖ ﮐﻤﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮ ﺑﺪﻩ

ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ: 093585…

ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﯾﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺖ

ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ O.o

دخترا

ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﯾﻤﻞ . _ .

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﯾﻤﻞ *_*

خانوما اگه شک داشتید که شوهرتون بهتون خیانت میکنه و به کسی بدبین بودید

شوهرتون رو ببرید نزدیک خونه ی طرف ببینید وای فایش کانکت میشه یا نه!

یکی از انتخاب های سخت زندگی

بعد از امتحان نمیدونی جزوه رو شوتش کنی بیرون

یا نگهش داری برای ترم بعد

تو خارج:

عزیزم؟ Baby؟ میتونم چندلحظه بیام تو اتاقت؟

تو ایران:

بعد از اینکه یه لگد به در میزنن میگن:

کره خر چه غلطی می کردی درو بسته بودی؟؟

وقتی داری با یکی درد و دل می کنی

اگه طرف گفت: “اینکه چیزی نیست”

دورخیز کن با آرنج راستت محکم بزن تو چشمش تا مغزش از گوشش بپاچه بیرون -.-

هر کی بوده آشنا بوده چیست؟

دیالوگ ایرانیان در مواجهه با خانه دزد زده!

گه گاهی هم از اینترنت کارتی استفاده کنید تا قدر ADSL رو که بهتون دادیم بدونید.

”شرکت مخابرات ایران”

دوست عزیز اگر روزی دیدی دشمن داری

بدان یک جا یک کرمی ریخته ای

الزاما دلیل بر موفقیت شما نیست!

ﺍﻭﻭﻭﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢ ﻫﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻣﻤﻤﻢ

ﻃﻄﺎﺍﺍ

ﺍﻭﻭﻭﻣﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻤﻢﻡ ﻫﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻣﻂﻃﻂ

ﺩﯾﺎﻟﻮﮒ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ ﺍﻧﯿﺲ ﺩﺭ ﺳﺮﯾﺎﻝ ﺳﺘﺎﯾﺶ!

ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺻﻼﺡ ﻭ آرﺍﯾﺶ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻦ!؟

ﻧﺼﻒ ﺷﮑﻠﮑﺎﯼ ﯾﺎﻫﻮ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺍﺣﺩ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﺪ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ : ))

مورد داشتیم دخدره پارک دوبل کرده ازش تست دوپینگ گرفتن

شنیدم این پسربچه کوچیکا به خاله مهدشون میگن:

مهساجون، پری جون، اِلی جون و … اینا خیلی خرشانسن!

زمان ما اسم مربیمون خانوم عبدالمطلبی بود

بچه که بودیم ننه مون میگفت بدو برو به وانتیه بگو وایسه

بعد ما اصن همچین میرفتیم عین جت لی!

وسط راه دو سه تا ملق میزدیم و از رو دیوار میرفتیم که برسیم وانتیه نره!

الان کافیه به بچه ها بگی گوشی منو از اتاقم بیار لدفن!

درجا جِرت میدن

تنهایی یعنی:

بدونی که وقتی دستشویی هستی، کسی منتظر بیرون اومدنت نیس

یادش بخیر

یه معلم داشتیم تو کلاس میگفت شغل ما، شغل انبیاست

منم اومدم خود شیرینی کنم

گفتم انبیا که همشون چوپانی میکردن!

نه گذاشت، نه برداشت گفت منم دارم همین کارو میکنم دیگه گوسفند

“خدا حفظش کنه زیادی رک بود…”

امروز صدای متّه٬ از همسایه نیامد

شاید به خواب دائم، ایشالا رفته باشد!

پشتِ هر جمله ی “تعریف از خود نباشه”

یه “تعریف از خود” هست!

کتلت چیست؟

ﻧﻮﻋﻲ ﻛﺒﺎﺏ ﻛﻮﺑﻴﺪﺳﺖ ﻓﻘﻂ ﺧﺴﺘﺲ… ﺧﺴﺘﻪ!

میفهمی؟ ﺩﺍغونه …

تو این سریالها بچه شون کار بد که میکنه میگن برو تو اتاقت بیرون هم نیا

ما بچه بودیم اتاق نداشتیم بخاطر همین میگرفتن مثل خر کتکمون میزدن

اِهِن چیست!؟

چراغ قرمزی در جلو دستشویى، برای جلوگیرى ورود افراد متفرقه میگردد!

مورد داشتیم طرف تو وصیت نامش نوشته درایو D کامپیوتر رو ندیده فورمت کنید!

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﮔﺸﻮ ﺯﺩﻩ ﺑﻌﺪ ﺗﻮ

ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﻪ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪﻩ

هروقت شماره ناشناس بهم زنگ میزنه میفهمم که آشناس!

چون جواب آشناها رو نمیدم میرن با شماره ناشناس زنگ میزنن

بعضى آرایشگرا فقط به واسطه ى احترام به حق آزادى بیانه

که میزارن مدل مورد نظرت رو بهشون بگى

وگرنه در نهایت کار خودشونو میکنن

شما یه استکان خون بگیر بزار رو طاقچه اگه پشه ها لب زدن!

کصافطااا نون داغ کباب داغ فقط از گلوشون پایین میره!

عاشق فرهنگستان زبان و ادب فارسی ام میدونی چرا؟

معادل فارسی ایمیل رو گذاشته پست الکترونیک

در حالی که نه پست فارسیه و نه الکترونیک!

این دستگاه فشار خون مچیا از یخچالم برا خونه واجبتره!

میشه باهاشون چند ساعت مهمونارو سرگرم کرد!

حتی میشه شام هم نداد به بهانه فشار بالا…!!

دخترهای خوب مثل سیب روی درخت هستن

بهترین ها در

بالاترین نقطه درخت قرار دارند

به دست آوردنشان

ماشین شاسی بلند می خواد

کار هر کسی نیست که

تو ایران نزدیک 50 تا بانک داریم

هر 50 تاشون هم تو یه زمینه اولین بانک ایران هستن!

عاغا چرا میگیم پشت کامپیوتر نشستیم در حالی که واقعا جلوی کامپیوتر نشستیم!؟

یکی از ترسناک ترین چیزا اینِه که دست بکشی رو جیبت ولی قلمبگی گوشیت رو حس نکنی

حتی داشتیم مواردی که باعث سکته ناقص و حتی مرگ قلبی شده!

کاش میشد از بدنمون معذرت خواهی کنیم

مثلا نون خامه ای که خوردیم بگیم ببخشید واقعا هوس کرده بودم خواهشا چاقم نشو!

اونم بگه نه عزیزم این حرفا چیه پیش میاد دیگه

من بالاخره یه وسیله نایلون جدا کن از لواشک اختراع می کنم و تو جشنواره خوارزمی ارائه میدم

بعضی وختا از زوره ناچاری لواشکو با نایلونش خوردم!

دوستم میگفت سوار تاکسی شده از راننده پرسیده “با 500 تومن تا کجا میبری؟!”

راننده هم گفته: بشین برات بوق میزنم!

وقتی آدم از خاکه تعجبی نداره که

کرم داشته باشه

 دانشمندان شهر حیف نون اینا کشف کردند

“انسان هایی که بیشتر عمر می کنند دیرتر می میرند”!

دیروز به مردِ عشق گفتی: مرده!

حالا چه شده که او دلت را برده؟

از کله من هوش و ذکاوت رفته؟

یا اینکه به کله تو چیزی خورده؟!

بس که صدا نزدی اسمم را

“جانم” ی که برایت کنار گذاشته بودم، گندید!

توجه: امتحانات از آنچه در برنامه امتحانی می بینید به شما نزدیکترند!

در سه حالت میتونی برای “دیگران” مهم باشی:

1- خوشگل باشی

2- پولدار یا مشهور باشی

3- بمیری!

حیف نون می ره عیادت مادرزنش. می پرسه “بهتری؟”

مادرزنش می گه: “تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه…”

حیف نون می گه: “انشاالله اون هم قطع می شه!”

یادم آید روز دیرین

خوب وشیرین

اول ترم

وقت بسیار درس اندک …

حال اینک روز آخر

روز تلخ امتحانات

آخر ترم

وقت اندک

درس بسیار، درس بسیار، درس بسیار!

توی رستوران، لیوان رو بر عکس گذاشته بودند روی میز

حیف نون می ره می نشینه سر میز، می گه:

“این چه لیوانیه که سر نداره؟!”

بر عکسش می کنه، می گه:

“چه جالب! ته هم نداره!”

حیف نون میره رستوران میگه: جوجه دارین؟

گارسون: آره

میگه: دونش بدین نمیره!

حیف نون می ره هتل

صبح روز اول می ره توی رستوران هتل صبحانه بخوره

می بینه روی تابلو نوشته: “از ساعت 7 الی 11 صبحانه…

از ساعت 11 الی 5 ناهار و از ساعت 5 الی 11 شب شام سرو می شود…”

پیش خودش می گه: پس من کی وقت کنم برم شهر رو ببینم؟

سه دزد بزدزد رفتن بزدزدی یه دزد بزدزد دو بز دزدید

دو دزد بزدزد یه بز دزدیدن، یه دزد بزدزدبه دو دزد بزدزد گفت من

که یه دزدبزم دوبز دزدیدم اونوقت دو دزدبزدزد یه بزدزدیدین؟!

به حیف نون میگن چرا خودکشی کردی؟ افسرده‌ای؟

میگه نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم!

میگن: تنبلی مادر همه عادت ‌های بد ماست!

ولی خب به ‌هرحال مادره و احترامش واجبه!

با سلام خدمت عمو زنجیر باف

یه گله ازت داشتم، شما که زحمت کشیدی و زنجیر منو بافتی

آخه مرض داشتی اونو پشت کوه انداختی!؟

خر کردن چیست؟
ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرد، برای انجام کاری احمقانه!

سلام، ببخشید این موقع شب اس ام اس دادم

یه سئوال مهم برام پیش آمده:

چرا اگه به کسی بگن جوجویِ من

پیشی من

موشی و ازین کلمه ها طرف خوشش میاد

امّا اگه بگن حیووون عصبی میشه…؟!

مگه جفتشـون یکی نیسـتن!؟

پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمی تونسته بشنوه.

بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب می شه.

دو سه هفته می گذره و می ره پیش دکترش که بگه گوشش حالا می شنوه.

دکتر خیلی خوشحال می شه و می گه:

خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنوایی تون رو بدست آوردید.

پیرمرد می گه: نه، من هنوز بهشون چیزی نگفته ام!

هر شب می شینم و به حرف هاشون گوش می کنم…

فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که

توی این مدت تا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کرده ام!

 




:: موضوعات مرتبط: پیامک , خنده دار , طنز , ,
:: برچسب‌ها: پیامک های خنده دار و جوک های بامزه , اس ام اس های خنده دار و جوک های بامزه , اس های خنده دار و جوک های بامزه , اس ام اس , اس , پیامک های خنده دار , اس ام اس های خنده دار , اس های خنده دار , جوک , لطیفه , طنز , مطالب طنز ,
:: بازدید از این مطلب : 589
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : pj
ت : شنبه 27 ارديبهشت 1393
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
پشتیبانی